گاه نوشته های من

اردکانم مهد علمم جایگاه مردم نیک اخترم من.این وبلاگ حاوی مقالات و تحلیلها و دلنوشته های من می باشد.

گاه نوشته های من

اردکانم مهد علمم جایگاه مردم نیک اخترم من.این وبلاگ حاوی مقالات و تحلیلها و دلنوشته های من می باشد.

مناجات

مناجات



الهی! راز دل گفتن دشوار است و نگفتن دشوارتر.


الهی! چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است.


الهی! ما همه بیچاره­ایم و تنها تو چاره ای و ما همه هیچ کاره ایم و تنها تو کاره ای.


الهی! چون تو حاضری چه جویم و چون تو ناظری چه گویم.


الهی! چون عوامل طاحونه چشم بسته و تن خسته­ام، راه بسیار می روم و مسافتی نمی پیمایم. وای من اگر دستم نگیری و رهایی­ام ندهی!


الهی! خودت آگاهی که دریای دلم را جزر و مدّ است،


« یا باسط» بسطم ده و «یا قابض» قبضم کن.


الهی! ناتوانم و در راهم و گردنه­های سخت در پیش است


و رهزنهای بسیار در کمین و بار گران بر دوش.


«یا هادی، اهدنا الصراط المستقیم...»


الهی! از روی آفتاب و ماه و ستارگان شرمنده­ام،


از انس و جان شرمنده­ام، حتی از روی شیطان شرمنده­­ام،


که همه در کار خود استوارند و این سست عهد ناپایدار.


الهی! وای بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم!


الهی! علمم موجب ازدیاد حیرتم شده است، ای علم محض و نور مطلق، بر حیرتم بیفزا!


الهی نامه آیت ا... حسن زاده آملی

ایام سوگواری امام حسین(ع)

محرم، ماه ایثار و از جان گذشتگی، ماه حماسه و شجاعت و جوانمردی و ماه ظلم ستیزی و مبارزه با ذلت است.سلام بر حسین سید و سالار شهیدان ، سید اولیاء و شقایق سرخ روئیده در نینوا و سلام بر حسین نور دیده بندگان خدا ، گلبوته سرخ باغستان سبز توحید، عطیه بزرگ سرمدی و راهنمای راه رشد و شرف و فضیلت و هدف.


ایام سوگواری سید و سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام و یاران باوفایش  را به همگی تسلیت عرض می کنم.


جنایات غزه

رژیم صهیونیستی با محاصره ی نوار غزه و محاکمه گروهی یک و نیم میلیون نفر از جمعیت این منطقه،خوی ددمنشانه ی خود را به وضوح به نمایش گذاشته بود . اما اقدام اخیر این رژیم در حملات هوایی و توپخانه ای گسترده به این منطقه ماهیت و سرشت جنگ طلب و تروریستی گرگ صفتانه این رژیم را بیش از پیش در نزد افکار عمومی و رسانه های جهانی برملاساخته است. در این حملات به دلیل گستردگی آن تعداد زیادی از مردم بی گناه از جمله کودکان و زنان  به شهادت رسیدند.(بالغ بر سیصد نفر) و تعداد زیادی مجروح و زحمی شدند.(بالغ بر هزار نفر).آنچه رژیم غاصب اسرائیل را برای جنایتی به این گستردگی جسور کرده است :حمایت همه جانبه امریکا و برخی کشورهای غربی، سکوت سرد و چراغ سبز برخی کشورهای مهم و تاثیر گذارعربی به اسرائیل و سکوت معنا دار سازمانهای بین المللی می باشد.برخی رژیم های بزدل و ترسو و بی تدبیر عربی برخی مواقع از جمله در بحران غزه همواره موضعی توطئه گرانه علیه مقاومت مردم فلسطین نشان داده اند.و منافع خود را در همسویی با رژیم صهیونیستی تعریف کرده اند و عملا راه را برای عملیات وحشیانه اسرائیل باز نموده اند. آنچه باعث تعجب می شود این است که آیا رژیمهای عربی کلاهک های هسته ای اسرائیل را برای خود خطر نمی دانند؟ اما برنامه هسته ای ایران یک خطر جدی درنزد آنان است؟ ایا قتل عام وحشیانه مردم غزه جایی در حقوق بشر اسلامی ندارد؟آیا با ریخته شدن قطره قطره خون مردم بی گناه فلسطین ننگ آن بر پیشانی آنها نخواهد ماند؟
اما آنچه به نظر می رسد این است که هر چه قدر این حملات وحشیانه گسترده تر شود انتفاضه مردم فلسطین نیز گسترده تر خواهد شد. این یک خیال موهوم و باطل است که با کشتار وسیع مردم می توان از مقاومت مردم شجاع فلسطین کاست. امروز افکار عمومی جهانیان اسرائیل را به عنوان یک جنگ طلب و گرگ صفت می داند و هر آزادیخواهی خوی وحشی گری این رژیم را شناخته است. امروز اسرائیل در حالت بخت برگشتگی قرار دارد و ایده اسرائیل بزرگ را باید فراموش شده تلقی کند و باید بدانداین جنایات تنها مقاومت ملت فلسطین را گسترش خواهد داد و از مواضع گروههای فلسطینی مشخص می شود که این جنایات بی پاسخ نخواهد ماند و روزهای آینده را باید شاهد حوادث دیگری در فلسطین بود
.

نکته ظریف

10 چیز که خداوند در مورد آن ها از تو سوال نمی کند :

1. خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتومبیلی سوار می شدی، بلکه از تو خواهد پرسید که چندنفر را که وسیله نقلیه نداشتند به مقصد رساندی؟

2. خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چندمتر بود، بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوشامد گفتی؟

3. خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباس هایی در کمد داشتی، بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟

4. خداوند از تو نخواهد پرسید بالاترین میزان حقوق تو چقدر بود، بلکه از تو خواهد پرسید آیا سزاور گرفتن آن بودی؟

5. خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود، بلکه از تو خواهد پرسید آیا آن را به بهترین نحو انجام دادی؟

6. خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی، بلکه از تو خواهد پرسید برای چندنفر دوست و رفیق بودی؟

7. خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی می کردی، بلکه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟

8. خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود، بلکه از تو خواهد پرسید که چگونه انسانی بودی؟

9. خداوند از تو نخواهد پرسید چرا این قدر طول کشید تا به جست و جوی رستگاری بپردازی، بلکه با مهربانی تو را به جای دروازه های جهنم، به عمارت بهشتی خود خواهد برد.

10. خداوند از تو نخواهد پرسید که چرا این مقاله را برای دوستانت نخواندی، بلکه خواهد پرسید آیا از خواندن آن برای دیگران در وجدان خود احساس شرمندگی می کردی؟


شب یلدا مبارک

یلدا یعنی اینکه یادمان باشد زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت.

یلدا تون مبارک
عمرتون صد شب یلدا
دلتون قد یه دریا
توی این شبای سرما
یادتون همیشه با ما

عید غدیر خم مبارک

امروز (روز غدیر خم) دین شما را به حد کمال رساندم و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را بعنوان دین براى شما پسندیدم. (سوره مائده آیه 3. )

فرا رسبدن عید سعید غدیر خم تجلی سبز امامت و رمزو راز حقانیت را به تمامی دوستداران و عاشقان ولایت امیرالمومنین علیه السلام تبریک عرض می نمایم.

معرفی شهرستان اردکان(۸)

ویژگیهای بافت تاریخی شهرستان اردکان(قسمت پایانی)

حسینیه یا میدان
در هر مرحله حسینیه های کوچک یا بزرگی قرار داشته که در اصطلاح محلی به آنها میدان میگفته اند،اگر چه در ماه محرم از این حسینیه ها برای عزاداری استفاده می شده ولی در طول سال اغلب آنها به صورت مراکز تجاری در می آمدن است، زیرا این میدانها در نزدیکی دروازه های ورودی شهر قرار داشته و هیزم و زغال و سایر اقلامی که در داخل مغازه نمی توانستند بفروش برسانند در این میدانها خرید و فروش می گردیده است.عمده ترین میدانهای اردکان عبارت بوده است از: حسینه(میدان) بازلرنو در نزدیکی دروازه بازار نو، میدان کوشکنو در نزدیکی دروازه کوشکنو ، میدان علی در نزدیکی دروازه سیف ، میدان بالاده در نزدیکی دروازه میرصالح ، میدان زین الدین در نزدیکی دروازه آخوند ، میدان علی بیک در نزدیکی دروازه علی بیک. دور تا دور اغلب میدانها نیز مغازه های وجود داشته که از آنها به عنوان کارگاههای زیلوبافی ، لبافی و حلاجی و... استفاده می شده است.

کاروانسرا
کاروانسراها نیز به عنوان مراکز تجارت و اسکان کاروانها محسوب می‌شده‌اند و اغلب آنها در نزدیکی مراکز تجاری بنا شده بودند چنانچه کاروانسراهای حضرتی، گودالگ و کوشکنو در مسیر بازار شمال به جنوب قرار داشته‌ و کاروانسرای میدان علی در مسیر بازار شرق به غرب و کاروانسرای علی بیک در نزدیکی میدان و بازارچه محلی علی بیک قرار داشته است.
در دوره قاجار کاروانسرای سلطان در کنار دروازه سیف و کاروانسرای دیگری در کنار دروازه بازارنو و کاروانسرای علی بیک در بیرون دروازه علی بیک بنا گردیده که این سه کاروانسرا چسبیده به حصار شهر بوده‌اند امّا راه ورودی آنها بیرون از دروازه بوده است.
رباط شاه عباسی هم که در مسیر راه یزد به اصفهان ساخته شده بوده حدود دویست متر تا دروازه بازارنو فاصله داشته است.

اماکن رفاهی
حمام به عنوان عمده‌ترین اماکن عمومی رفاهی در قدیم محسوب می‌گردیده و تمام حمامهای داخل بافت وقفی می‌باشد اغلب آنها برای تعمیر و بعضی از مصارف دیگر آن نیز دارای موقوفات می‌باشند. حمامهای داخل بافت نسبتاً‌ بزرگ و قسمت‌های زنانه و مردانه آن بصورت مجزا و نزدیک به هم بنا شده‌اند. قدیمیترین حمام داخل بافت، حمام بازار است که خوشبختانه تاکنون نیز سالم و مورد استفاده می‌باشد.
دیگر حمامهای داخل بافت عبارت است از: حمام حاج ملاحسن و حمام چرخاب در محله چرخاب، حمام کوشکنو در محله کوشکنو، حمام طالب در محله زین‌الدین و حمام بازار در کنار مسجد جامع و مسیر بازار شرق به غرب بوده است. جالب اینکه تمامی آنها تقریباً در ضلع غربی بافت قدیم قرار داشته‌اند.

آب انبار
آب انبارها به عنوان تأمین کننده آب آشامیدنی داخل و خارج از بافت قدیم بوده‌اند و اغلب آنها توسط افراد خیّر بنا شده بوده و دارای موقوفاتی جهت آبگیری و تعمیرات می‌باشند. این آب انبارها علاوه بر تأمین آب شرب مصرفی مردم، اغلب دارای پاکنه آب قنات بوده که از آنها برای شستشو و تجدید وضو استفاده می‌کرده‌اند و در بالای سردر آنها نیز مسجدهای کوچکی برای برگزاری نماز یا محلی برای استراحت تعبیه شده بوده است. استفاده از آب انبار بطور کلی رایگان می‌بوده و تمام آب انبارها دارای مسیرهایی بوده‌اند که در فصل زمستان از آب قنات صدرآباد و باغستان آبگیری می‌شده‌اند.
آب انبارهای اردکان اغلب دارای سه بادگیر یک طرفه می‌باشند که از این نظر در نوع خود حالت منحصر به فردی دارند که هیچ کجای ایران نظیر آنها دیده نمی‌شود. همچنین سقفهای خشتی و گنبدی شکل خزینه‌های آب انبارها و راه‌پله‌های آجری زیبای آنها نماد معماری اردکان محسوب می‌گردند.
اکثر آب انبارهای داخل بافت قدیم هنوز سالم و قابل بهره‌برداری می‌باشند و در مواقع قطع آب از آنها استفاده می‌گردد.

مسجد
از نکات بسیار جالبی که در بافت قدیم اردکان دیده می‌شود وجود مساجد متعدد و بسیار بزرگ است که علی‌رغم توسعه اردکان در چند سال اخیر هنوز مسجد جامع داخل بافت بزرگترین مسجد اردکان محسوب می‌گردد و این نشانگر وسعت نظر سازندگان آن می‌باشد.
مساجد بزرگ داخل بافت دارای دو قسمت به اصطلاح تابستانی و زمستانی «شبستان و گنبد خانه» می‌باشند و به جز مسجد حاج محمدحسین اکثر آنها از خشت و گل ساخته شده‌اند تاریخ بنای قدیمیترین آنها مشخص نیست، ولی آثار موجود در مسجد زیرده و جامع مربوط به اواخر قرن دهم هجری قمری می‌باشد. دیگر مساجد داخل بافت عبارت است از مسجد حاج سعیدا و مسجد حاجی رجبعلی در محله چرخاب، مسجد زین الدین واقع در محله زین الدین، مسجد حاج محمد حسین واقع در کنار بازار بزرگ شهر، مسجد کوشکنو در محله کوشکنو.
علاوه بر مساجد بزرگ تعداد زیادی مسجد کوچک نیز در محلات مختلف وجود دارد که نام بعضی از آنها چنین است: مسجد آرد خرما، مسجد میدان سنگ، مسجد قرائت خانه، مسجد کوچه‌ خاتمی، مسجد حاج محمدرضا، مسجد محله تیران، مسجد سرپل، مسجد حسینیه بازار نو و ...

آسیاب
بطور کلی آسیابهای بزرگ در منطقه اردکان بوسیله آب قنات به چرخش درمی‌آمده و به همین دلیل اغلب آنها در خارج از بافت قرار داشته است. تنها یک آسیاب آبی که بوسیله آب قنات مورتین کار می‌کرده، به نام آسیاب «دزدگ» در داخل بافت قرار داشته است و همچنین تعدادی دستاس یا آسیاب دستی در خانه‌های مردم وجود داشته که برای بلغور کردن گندم و جو، از آنها استفاده می‌شده است.

دربند
یکی دیگر از ویژگیهای بافت قدیم اردکان دربندهای متعدد بوده است. هر دربند متعلق به افراد خاصی بوده که به علت قدرت مالی و نفوذ سیاسی دارای چندین خانه بوده‌اند که درِ ورودی این خانه‌ها در داخل دربند باز می‌شده است. در ابتدای دربند دری نسبتاً‌ بزرگ قرار داشته که شبها می‌بسته‌اند و خانه‌های داخل دربند از امنیت بیشتری برخوردار بوده‌اند، ‌اغلب دربندهای موجود در اردکان متعلق به اوائل دوره قاجار می‌باشد و در محله چرخاب قرار دارد. مشهورترین آنها عبارت است از: دربند صدرالفضلا، دربند مجد العلما، دربند حاج ملا تقی، دربند سلطان،‌ دربند سنائی و...

بادگیر
بادگیر به عنوان اصلی‌ترین منبع تأمین هوای خنک در بافت قدیم محسوب می‌گردیده است لذا بطور قطع می‌توان گفت که تمام خانه‌ها دارای یک یا چند بادگیر بوده است، ‌تعداد چشمه‌های بادگیر بستگی به وسعت اتاق یا صفه‌ای داشته که بادگیر به آن منتهی می‌شده است. بادگیرهای اردکان یک طرفه و دهانه آنها به طرف شمال می‌باشد و بادی هم که از آن طرف می‌وزد به شَمال مشهور است. بادگیرها اکثر از خشت و گل می‌باشد و در قسمت بالای آن چشمه‌های تعبیه شده و سقف چشمه‌ها اغلب بصورت شیب‌دار در نظر گرفته می‌شده تا باد بهتر به داخل بادگیر هدایت گردد.
اتاق بادگیر یا صفه اگر چه بیشتر در قسمت جنوب خانه قرار داشته امّا در بعضی از خانه‌ها اتاق‌هایی در شمال خانه وجود داشته که دارای بادگیر بوده است.
تعداد چشمه‌های بادگیر اگر چه طبق یک سنت محلی فرد است امّا در بادگیرهای بزرگ بیشتر نشانگر عرض اطاق یا صفه می‌باشد. ارتفاع بادگیر نیز نسبت به ساختمانهای اطراف بسیار موزون و هماهنگ است چنانکه در خط آسمانه بافت قدیم اردکان یک ساختمان ناموزون و نامتناسب وجود نداشته است، ولی در سالهای اخیر ساخت و سازهای داخل بافت این توازن را به هم زده و هر بیننده یا یک نگاه می‌تواند این ناهماهنگی را مشاهده نماید.

ویژگیهای ساخت و ساز
ساخت و ساز در بافت قدیم با خشت و گل صورت می‌گرفته و این کار علاوه بر اینکه نیاز به حمل و نقل مصالح را کم می‌کرده، محاسن عمده دیگری نیز داشته که مهمترین آنها جلوگیری از نفوذ سرما و گرما به داخل ساختمان بوده است، همچنین برای تهیه خشت از گِلِ کفِ حیاط استفاده می‌کرده‌اند، در نتیجه حیاط خانه از سایر قسمتها گودتر می‌شده و این امر سبب می‌گردیده تا رطوبتِ داخل اتاقها و صفه‌های اطراف حیاط از طریق دیوارهای آجری به داخل حیات منتقل گردد و بالظبع دیوارها و کف اطاق‌ها خالی از رطوبت می‌شده است.

عید سعید قربان مبارک



عید سعید قربان عید قربانی کردن هوسها و پلیدیها ،عید همدلی و نزدیکی امت اسلامی را به تمامی مسلمین جهان به ویژه ملت شریف ایران تبریک عرض می کنم.


روز عرفه

بخشی از دعای عرفه با بیان زیبای دکتر شریعتی:

خدای من!

خواندمت پاسخم گفتی

از تو خواستم عطایم کردی

به سوی تو آمدم آغوش رحمت گشودی

به تو تکیه کردم نجاتم دادی،

به تو پناه آوردم حمایتم کردی

خدایا!

از خیمه‌گاه رحمتت بیرونمان مکن

از آستان مهرت نومیدان مساز

آرزوها و انتظارهایمان را به حرمان مکشان

از درگاه خویشت ما را مران

ای خدا مهربان!

بر من روزی حلالت را وسعت بخش

و جسم و دینم را سلامت بدار

و خوف و وحشتم را به آرامش و انست مبدل کن

و از آتش جهنم رهایم ساز.

خدای من!

تو چقدر به من نزدیکی با این همه فاصله‌ای که من از تو گرفته‌ام.

تو این قدر دلسوز منی!

خدایا!

تو کی نبودی که بودنت دلیل بخواهد؟

تو کی غایت بودی که حضورت نشانه بخواهد؟

تو کی پنهان بوده‌ای که ظهورت محتاج آیه باشد؟

کور باد آن چشمی که تو را ناظر خویش نبیند

کور باد نگاهی که دیده‌بانی نگاه تو را درنیابد

بسته باد پنجره‌ای که رو به آفتاب ظهور تو گشوده نشود

و زیان کار باد سودای بنده‌‌ای که عشق تو نصیب ندارد.

خدای من!

مرا از سیطره ذلت بار نفس نجات ده و پیش از آنکه

خاک گور بر اندام نشیند از شک و شرک رهایی‌ام بخش

خدای من! چگونه نومید باشم در حالی‌ که تو امید منی!

چگونه سستی بگیرم در حالی که تکیه‌گاه منی!

خدای من!

اگر آنچه از تو خواسته‌ام. عنایت فرمایی محرومیت از غیر از آن زیان ندارد

و اگر عطا نکنی و هر چه عطا جز آن منفعت ندارد

یارب! یارب!یارب

روز دانشجو مبارک

به بهانه نزدیک شدن 16 آذر روز دانشجو(سه قطره خون)

در تاریخ 24 آبان اعلام شد که نیکسون معاون رئیس جمهورآمریکااز طرف آیزنهاور به ایران می‏آید. نیکسون به ایران می‏آمد تا نتایج «پیروزی سیاسی امیدبخشی را که در ایران نصیب قوای طرفدار تثبیت اوضاع و قوای آزادی شده است» (نقل از نطق آیزنهاور در کنگره آمریکا بعد از کودتای 28 مرداد) ببیند. دانشجویان مبارز دانشگاه نیز تصمیم گرفتندکه هنگام ورود نیکسون، نفرت و انزجار خود را به دستگاه کودتا نشان دهند. وقوع تظاهرات هنگام ورود نیکسون حتمی می‏نمود. دو روز قبل از آن واقعه تلخ (14 آذر) زاهدی تجدید رابطه با انگلستان را رسما اعلام کرد و قرار شد که «دنیس رایت»، کاردار سفارت انگلستان، چند روز بعد به ایران بیایدتظاهرات دانشجویان دانشگاه تهران، به عنوان اعتراض به ورود دنیس رایت، کاردارجدید سفارت انگلیس در ایران، از روز 14 آذر 1332، آ‎غاز گردید. رژیم شاه برای مسلط شدن بر اوضاع و حفظ سلامت سفرنیکسون نیروهای نظامی خود را در دانشگاه مستقر کرد؛ روز 15 آذر یکی از دربانان دانشگاه شنیده بود که تلفنی به یکی از افسران گارد دانشگاه دستور می‏رسد که بایددانشجویی را شقه کرد و جلوی در بزرگ دانشگاه آویخت که عبرت همه شود و هنگام ورودنیسکون صداها خفه گردد و جنبنده‏ای نجنبد... صبح شانزده آذر، هنگام ورود به دانشگاه،دانشجویان متوجه تجهیزات فوق العاده سربازان و اوضاع غیر عادی اطراف دانشگاه شده،وقوع حادثه‏ای را پیش بینی می‏کردند دانشجویان حتی الامکان سعی می‏کردند که به هیچ وجه بهانه‏ای به دست بهانه جویان ندهند. از این رو دانشجویان با کمال خونسردی واحتیاط به کلاس ها رفتند و سربازان به راهنمایی عده‏ای کارآگاه به راه افتادند. ساعت اول بدون حادثه مهمی گذشت و چون بهانه‏ای به دست آنان نیامد به داخل دانشکده‏ها هجوم می‏آوردند؛ از پزشکی، داروسازی، حقوق و علوم سیاسی عده زیادی را دستگیرکردند. بین دستگیر شدگان، چند استاد نیز دیده می‏شد که به جای دانشجو مورد حمله قرار گرفته و پس از مضروب شدن به داخل کامیون کشیده شدند؛ چون احتمال وقوع حوادث وخیم‏تری می‏رفت، لذا برای حفظ جان دانشجویان، دانشکده را تعطیل کردند و به آنهادستور دادند به خانه‏های خود بروند و تا اطلاع ثانوی در خانه بمانند. دانشجویان نیز به پیروی از تصمیم اولیای دانشکده، محوطه دانشگاه را ترک می‏کردند ولی هنوز نیمی از دانشجویان در حال خروج بودند که ناگاه سربازان به دانشکده فنی حمله کردند. بهانه حمله آنان به دانشکده ظاهرا این بود که در این گیر و دار دو دانشجوی رشته ساختمان به حضور نظامیان دردانشگاه اعتراض می‏کنند. ارتشی‏ها برای دست‏گیری آنان وارد دانشکده فنی وارد کلاس درس مهندس شمس می‏شوند تا دانشجویان معترض را دست گیر کنند؛ وقتی مهندس شمس نسبت به حضور نظامیان در کلاس درس خود اعتراض می‏کند او را با مسلسل به جای خود می‏نشانند وحتی با شکنجه مستخدم دانشکده سعی می‏کنند که آن دو دانشجو را بیابند. رئیس وقت دانشگاه تهران برای اینکه جلوی ناآرامی‏ها را بگیرد، کل دانشگاه تهران را تعطیل کرد. حضور نظامیان در صحن دانشکده فنی باعث شد که بین نظامیان و دانشجویان، زد و خورد شود. عده‏ای از سربازان،دانشکده فنی را به حد کافی محاصره کرده بودند تا کسی از میدان نگریزد. آنگاه دسته‏ای از سربازان با سر نیزه از در بزرگ دانشکده وارد شدند. اکثر دانشجویان به ناچار پا به فرار گذاردند تااز درهای جنوبی و غربی دانشکده خارج شوند. در این میان بغض یکی از دانشجویان ترکیدو او که مرگ را به چشم می‏دید و خود را کشته می‏دانست دیگر نتوانست این همه فشاردرونی را تحمل کند و آتش از سینه پرسوز و گدازش به شکل شعاری کوتاه بیرون ریخت: «دست نظامیان از دانشگاه کوتاه» هنوز صدای او خاموش نشده بود که رگبار گلوله باریدن گرفت و چون دانشجویان فرصت فرار نداشتند به کلی غافل گیر شدند و در همان لحظه اول عده زیادی هدف گلوله قرار گرفتند. به خصوص که بین محوطه مرکزی دانشکده فنی و قسمت‏های جنوبی، سه پله وجود داشت و هنگام عقب نشینی عده زیادی از دانشجویان روی پله‏ها افتاده، نتوانستند خود را نجات دهند، مصطفی بزرگ نیا به ضرب سه گلوله از پادرآمد. مهندس مهدی شریعت رضوی که ابتدا هدف قرار گرفته به سختی مجروح شده بود بر زمین می‏خزید و ناله می‏کرد، و دوباره هدف گلوله قرار گرفت. احمد قندچی حتی یک قدم هم به عقب برنداشته و در جای اولیه خود ایستاده بود و از گلوله باران اول مصون مانده یکی از جانیان «دسته حاجیباز» با رگبار مسلسل سینه او را شکافت. بعد از پایان درگیری‏ها احمد هنوز زنده بود؛ اورا به یکی از بیمارستان‏های نظامی تهران منتقل کردند. در حالی که درحین درگیری‏ها لوله شوفاژ در مقابل احمد ترکیده بود و آب جوش تمام سر و صورت او را به شدت مجروح کرده بود با این حال مسئولان بیمارستان از مداوا و حتی تزریق خون به او ابا کردند و 24ساعت بعد او مظلومانه شهید شد درست روز بعد از واقعه 16 آذر، نیکسون به ایران آمد و در همان دانشگاه، در همان دانشگاهی که هنوز به خون دانشجویان بی گناه رنگین بود دکترای افتخاری حقوق دریافت کرد. صبح ورود نیکسون یکی از روزنامه‏ها در سرمقاله خود تحت عنوان «سه قطره خون» نامه سرگشاده‏ای به نیکسون نوشت. در این نامه سرگشاده ابتدا به سنت قدیم ما ایرانی‏ها اشاره شده بود که :«هرگاه دوستی از سفرمی‏آید یا کسی از زیارت بازمی گردد و یا شخصیتی بزرگ وارد می‏شود ما ایرانیان به فراخور حال در قدم او گاوی و گوسفندی قربانی می‏کنیم؛ آنگاه خطاب به نیکسون گفته شده بود که: «آقای نیکسون! وجود شما آن قدر گرامی و عزیز بود که در قدوم شما سه نفر از بهترین جوانان این کشور یعنی دانشجویان دانشگاه را قربانی کردند»
شهید چمران در رابطه با حادثه 16 آذر می گوید:
وقایع آن روز چنان در نظرم مجسم است که گویی همه را به چشم می بینم. صدای رگبار مسلسل در گوشم طنین می اندازد، سکوت موحش بعد از رگبار بدنم را می لرزاند، آه بلند و ناله جانگداز مجروحین را در میان این سکوت دردناک می شنوم . دانشکده فنی خون آلود را در آن روز و روزهای بعد به رأی العین می بینم... نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران می آمد تا نتیجه بیست و یک ملیون دلار خرج کودتا را ببیند.

من این روز را به تمامی دانشجویان علی الخصوص دانشجویان اردکانی تبریک می گویم وبرایشان ارزوی موفقیت در تحصیلات از خداوند منان خواستارم و امیدوارم روز به روز روح علم و تحقیق در دانشجویان ما رشد کند.

داستانک

یک پیرمرد مزرعه دارمصری در ایالت اوهایو در آمریکا تنها زندگی میکرد و تصمیم داشت مزرعه سیب زمینی خود را شخم بزند ولی این برای یک پیرمرد تنها کار بسیار مشکلی بود .تنها پسر او"عبدل"به اتهام همدستی با تروریست ها در زندان FBI زندانی بود.پیرمرد نامه ای برای پسرش در زندان نوشتو وضعیت سخت خود را به او گفت به این صورت:
پسرم عبدل1من احساس بدی دارم چون به نظر نمیرسه که امسال بتونم سیب زمینی بکارم خیلی پیر شدم و تو هم متاسفانه اینجا نیستی ومطمئنم تو اگر اینجا بودی من هیچ مشکلی نداشتم وتو برای شخم زدن مزرعه به من کمک میکردی.
بعد از چند روز عبدل نامه ای به پدرش نوشت :پدر جان تو رو به خدا قسم اون مزرعه رو شخم نزن من توی اون مزرعه سلاح هایbiologycy پنهان کردهام...ساعت 4 صبح روز بعد پلیس FBI در مزرعه فوق حاضر شدند و برای پیدا کردن سلاحهای biologycy مزرعه را کندند و زیر و رو کردند ولی سلاحی نیافتند!و از پیرمرد عذر خواهی کرده رفتند.
همان روز پیرمرد نامه ای از پسرش دریافت کرد:
پدر جان حالا دیگه میتونی سیب زمینی بکاری این تنها کاری بود که من در این شرایط میتونستم انجام بدم
!!

مجمع بزرگداشت سید روح الله خاتمی(ره)

مجمع بزرگداشت ایت الله سید روح الله خاتمی:


بدون تردید از هر فردی در مورد مفاخر کویر سوال شود اولین نامی که به ذهن او خطور میکند نام ایت الله سید روح الله خاتمی(ره) می باشد.این فقیه عالیقدر در مدت حیات پر بارش ،به ترویج اخلاق ،قسط و عدل پرداخت و شاگردان و مستمعان ایشان همه فضایل نیکوی انسان را نه تنها از زبان وی که در منش و رفتار آن بزرگوار درک کردند. مقام معظم رهبری در خاطرات خود از مرحوم ایت الله خاتمی می فرمایند: «واقعا من در عالم دوستی و ارتباطات با دوستان کمتر کسی را دیدم که به قدر ایشان از صفای نفس برخوردار باشد و عالم اخلاق بود عملا،یعنی ایشان گرچه بعد ها درسهایی هم داشتند در تلویزیون و تعلیم اخلاق می دادند اما بالاتر از این تعلیم اخلاق ،ایشان عملا یک معلم اخلاق بود.رفتارش ،سادگی،بی پیرایگیش،بی آلایشیش،صمیمیتش،محبتش،دلسوزیش فوق العاده بود که من واقعا کمتر کسی را میشناختم.» حضرت ایت الله خاتمی در اردکان در فضایی مملو از اختناق ضد دینی دولت رضا خان به فعالیتهای مذهبی و روشنگرانه پرداخت و در کنار آن هیچگاه از مبارزه با تحجر و مقدس مآبی غافل نشد. هنگامی که نخستین جرقه های انقلاب اسلامی با سخنان امام خمینی (ره) در سال 1341 شعله ور گردید به سرعت به ندای حضرت امام (ره) لبیک گفت و فعالیت سیاسی خود را شدت بخشید وهدایت مردم اردکان و یزد را برعهده گرفت. پس از پیروزی انقلاب با حکم حضرت امام(ره) به عنوان امام جمعه اردکان منصوب و پس از شهادت سومین شهید محراب ایت الله صدوقی به سمت امام جمعه یزد و نماینده امام(ره) در استان یزد منصوب گردید. از مرحوم خاتمی دو اثر به نامهای «روزه راستین» و «آینه ی مکارم» به یادگار مانده است.
سخن در مورد مرحوم خاتمی(ره) را با ذکر خاطره ای از مقام معظم رهبری حضرت ایت الله خامنه ای و کلام گویا و بلند حضرت امام خمینی(ره) در رثای آن عزیز به پایان می بر
یم .رهبر معظم انقلاب می فرمایند:« بار اولی که من رفتم اردکان زمستان سال 42 حدود بهمن بود که عازم زاهدان بودم برای منبر ماه رمضان، در مسیر از یزد و اردکان و کرمان و... عبور میکردیم با اتوبوس بودیم. اردکان که رسیدیم اتوبوس مدت کوتاهی آنجا توقف کرد دوساعتی به نظرم برای نماز و اینها ،من فورا گشتم آقای خاتمی را پیدا کردم وخودم را رساندم به ایشان ویک انسی کردیم ودیداری کردیم با ایشان. بعد از آن هم بارها هم تنها و هم با خانواده مکرر میرفتم اردکان ،گاهی من اصلا میرفتم یزد به خاطر اردکان .یعنی از مشهد مثلا یا از قم حرکت میکردم و این را طی میکردم برای اردکان که ضمنا یزد و اصفهان و اینها هم میرفتم . انس ما با ایشات خیلی زیاد بود ،خصوصیات ایشان یک خصوصیات کم نظیری بود .بینش ایشان وفکر ایشان در آن سالها مثل یک روحانی جوان بود ... این یک نقطه امتیازی بود که من حقیقتا هیچکس را در این سطوح از علما ودر این سطح علمی و سنی مثل مرحوم ایت الله خاتمی ندیدم»(برگرفته از وبلاگ نگین کویر ما)
قسمتی از پیام امام خمینی (ره) به مناسبت ارتحال ایت الله خاتمی:
«اسلام و ایران یکی از پرفروغ ترین چهره های تقوا، خلوص و ایمان خود را از دست داد. برادر عزیزم خاتمی زنده دل، چهره تابناک مبارزات خستگی ناپذیر روحانیت روشن ضمیر در دهه های اخیر این مرز و بوم بود. او روشنفکری متدین و مجتهدی بزرگوار و از خوبان امینی بود که اگر نتوان گفت بی نظیر، مسلماً کم نظیر بود. او باگوشت و پوست خود مبارزه را می فهمید و سختیهای آن را چون شربتی گوارا می نوشید. او یار و پناه محرومان بود. او یک عمر با تحجر و واپسگرایی جنگید و یکی از طرفداران بی بدیل اسلام ناب محمدی در عصر فریب و خودپرستی بود. او پاک زیست و پاک مرد و پاک در جوار رحمت ربش آرمید…».

به مناسبت بیستمین سالگرد رحلت این معلم اخلاق مراسم بزرگداشت حضرت ایت الله خاتمی (ره) با حضور شخصیتهای برجسته کشوری از جمله رییس جمهور سابق کشورمان حجه الاسلام سید محمد خاتمی فرزند ایشان، سید حسن خمینی فرزند یادگار امام، دکتر رضا داوری اردکانی، دکتر سید مصطفی محقق داماد، محمد علی صدوقی امام جمعه یزد و... در محل خانه فرهنگ خاتمی در اردکان برگزار میشود. همچنین مراسم عمومی بزرگداشت ایت الله خاتمی(ره) پنج شنبه 30/8/87بعد از نماز مغرب و عشاء در مصلی بزرگ امام خمینی (ره) شهرستان اردکان برگزار می گردد. همچنین نمایشگاه عکس و سند با عنوان "خورشید کویر" یادمان بیستمین سالگرد رحلت آیت الله حاج سید روح الله خاتمی – معلم اخلاق دیارمان - در خانه فرهنگ خاتمی برگزار میشود. این نمایشگاه شامل عکسها و اسناد مرحوم آیت الله خاتمی در دوره های مختلف زندگی پربار این گرانقدر است و از تاریخ 30 آبانماه لغایت 5 آذرماه 1387 در خانه فرهنگ خاتمی اردکان واقع در انتهای خیابان صدرآباد برپا میشود. علاقه مندان میتوانند در تاریخهای ذکر شده در ساعات 9 الی 12 و 15 الی 17 از این نمایشگاه بازدید نمایند.